پرسش :

پسر۱۲ ساله ای دارم که به دلیل وجود مشکلات جسمی والدین، تک‌ فرزند است. حالا پسر من احساس تنهایی می‌کند و مرتّب گلایه می‌کند که من تنها هستم و خواهر و برادر می‌خواهم. چگونه می‌توانم تنهایی پسرم را پر کنم؟ همچنین او خیلی حسّاس است و بسیاری از اخلاق‌های او حالت پسرانه ندارد. مثلاً وقتی به او می‌گویم برو با بچّه‌ها بازی کن، با این‌که می‌دانم محیط بیرون محیط خوبی است، امّا او نمی‌رود و خیلی محتاطانه عمل می‌کند. مشکل دیگر ما این است که هنوز اتاق او از ما جدا نشده است و به هیچ عنوان حاضر نیست که در اتاق خودش بخوابد؛ حتّی چند بار که به زور این کار را انجام دادیم، چند روز بعد تب کرد و مریض شد. لطفاً ما را راهنمایی کنید.


پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیتی کودک و نوجوان):

یکی از نیازهای مهّم بچّه‌ها در این سنین نیاز به گروه هم‌سال است؛ خصوصاً ایشان که به دوره‌ی نوجوانی وارد می‌شود؛ لذا والدین باید این فرصت را مغتنم بشمارند.

وابستگی، آسیب تک فرزندی
امّا این‌که بچّه مقاومت می‌کند که در گروه هم‌سال خود قرار بگیرد، نشان دهنده‌ی وابستگی او به پدر و مادر است. یکی از مشکلاتی که در تک ‌فرزندها وجود دارد، همین وابستگی زیاد به والدین است.
البته ممکن است این وابستگی زیاد از ناحیه والدین نیز باشد؛ مثلاً این‌که فرزند ایشان در این سن هنوز جدا نمی‌خوابد، به این خاطر است که مادر نگران است دوباره فرزندش تب کند و مریض شود؛ در حالی که تب درمان دارد و نباید مادر نگران تب کردن فرزندش باشد.
این وابستگی معمولاً دو طرفه است؛ همان‌طور که کارشناسان در بررسی بچّه‌های وابسته به این نتیجه رسیده اند که در حقیقت دلیل وابستگی آن‌ها، وابستگی پدر و مادر به فرزند است؛ یعنی خود بچّه‌ها خود به خود وابسته نمی‌شوند.

پرهیز از بروز نگرانی ها
به عنوان مثال وقتی کودک می‌خواهد در حیاط مجتمع با بچّه‌ها بازی کند، مادر برای او یک نسخه بلند و بالا می‌پیچد و بارها سفارش می‌کند: رفتی، مراقب خودت باش، مراقب ماشین باش، یک مرتبه دوستت تو را هُل ندهد! مادر با این کار، نگرانی را در او زیاد می‌کند و این نگرانی بیش از اندازه مادر به فرزند هم منتقل می‌شود؛ لذا با خود می‌گوید که در خانه بمانم بهتر است.  بنابراین، والدین هیچگاه نباید وابستگی‌ها یا نگرانی‌های خود را در حضور بچّه‌ها ابراز کنند.

فواید تعدّد فرزندان
ما معمولاً به پدران و مادران توصیه‌ می‌کنیم ‌که تکثیر نسل داشته باشند؛ زیرا اگر تعداد فرزندان بیشتر شود، هم تربیت بچّه‌ها بهتر اتّفاق می‌افتد و هم از نگرانی پدر و مادرها کاسته می‌شود؛ همچنین زمینه‌ای فراهم می‌شود که انسان خلاقیّت‌های خود را اعمال کند.
تجربیّاتی که والدین، خصوصاً مادرها در فرزند اوّل کسب می‌کنند، کمک می‌کند که در فرزند دوّم تربیت راحت‌تر محقّق ‌شود؛ لذا داشتن یک فرزند برای پدر و مادرانی که توانایی فرزندآوری را دارند، واقعاً کم است.

آسیب های تک فرزندی
تک فرزندی علاوه بر این‌که ظلم به خود والدین است، ظلم به فرزند، ظلم به اجتماع و حتّی ظلم به همسر و فرزندان آینده‌ی فرد است و همه‌ی آن‌ها با تک ‌فرزندی آسیب می‌بینند؛ زیرا بچّه‌ای که تک فرزند است، روحیّات و ویژگی‌های رفتاری خوبی نخواهد داشت.
او در آینده با همسر خود مشکل پیدا می‌کند و چون این پسر تک فرزند است، مادر و پدر او به زندگی پسرشان بیش از معمول حسّاس می‌شوند. مثلاً اگر بوی سوختنی غذا را در خانه‌ی عروس بفهمند، دیگر با آن عروس بد می‌شوند و ممکن است بگویند: ما چقدر برای بچّه‌ی خود زحمت کشیدیم و از گل نازک‌تر به او نگفتیم؛ حالا غذای سوخته جلوی او می‌گذاری!
خلاصه آن‌که تک فرزندی یک آسیب است و ما باید دنبال راه‌کارهایی باشیم که آسیب را به حداقل برساند.

راهکارها:

الف. داشتن هم بازی مناسب
این کودک نیاز به هم‌بازی دارد و اگر الآن  ارتباط با بیرون برقرار نمی‌کند، مادر باید سعی کند که در گام اوّل هم‌بازی را به خانه بیاورد تا آن‌ها در محیط خانه با یکدیگر مأنوس شوند و بازی کنند؛ وقتی فرزند مزّه‌ی بازی با هم‌سالان را چشید، تدریجاً او را در فضاهای آزاد قرار دهیم؛ به شرطی که محیط خوب و سالم باشد.
این مشکل که فرزند ایشان اخلاق پسرانه ندارد و بیش از حد حسّاس است نیز با ارتباط با هم‌سال و هم ‌جنس او حل می‌شود. یکی از نکاتی که ما در تربیت جنسیّتی تأکید می‌کنیم همین است که بچّه ها با هم ‌جنس خود بیشتر ارتباط داشته باشند.

ب. ارتباط پررنگ تر با پدر
نکته‌ی بعدی این است ‌که پدر ارتباط خود را در خانه قوی‌تر کند؛ یعنی این‌طور نباشد که نقش محوری با مادر باشد؛ خصوصاً در این سنین نوجوانی؛ به عنوان مثال، وقتی پدر برای خرید به بیرون می‌رود، و یا می‌خواهد ماشین را تمیز یا تعمیر کنند، از پسرش کمک بگیرد. پدر باید گاهی اوقات رفتارها و کارهای مردانه را به پسرش بسپارد.

ج. کم کردن مأموریت های زنانه
کارهای خانه عمدتاً از جنس کارهای زنانه است؛ نه مردانه. لذا وقتی مادرها در خانه کار می‌کنند، از فرزند خود کمک می‌گیرند. کمک فرزند به مادر در محیط خانه، چه از جانب فرزند پسر باشد چه دختر، یک ارزش است؛ ولی ما می‌گوییم که نباید این رویّه باشد که پسر همیشه این کارهار را به عهده بگیرد؛ زیرا روحیه پسرانه او تضعیف می‌شود.
بنابراین، والدین می‌بایست کارهای بیرونی را بیشتر به او بسپارند و مأموریت‌های مردانه را نیز از او بخواهند.

آسیب های خوابیدن در کنار والدین
این‌که فرزند ۱۲ ساله ایشان هنوز در کنار پدر و مادرش می‌خوابد، مشکل بزرگی است و اگر والدین عزیز به آسیب‌های این مشکل توجّه کنند، متوجّه خواهند شد که تب کردن مشکل چندان مهمی نیست.  
بچّه‌هایی که در کنار پدر و مادر می‌خوابند، حدّاقل با سه مشکل روبرو هستند؛ یکی این‌که به پدر و مادر وابسته‌ترند. دوّم این‌که ممکن است این بچّه‌ها در آینده دچار آسیب‌های اخلاقی شوند. آسیب دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که پدر و مادر در رفتارها زناشویی محدود می‌شوند.
​​​​​​​
استمرار و مداومت در روش
این سه آسیب، آسیب‌های کوچکی نخواهد بود؛ لذا باید او را جدا کنند. ایرادی هم ندارد که برای مدّتی والدین به عنوان مهمان به اتاق او بروند و بخوابند و وقتی به خواب رفت، به اتاق خواب خودشان برگردند. اگر نصف شب بیدار شد و به اتاق پدر و مادر آمد، آن موقع لازم نیست خیلی سخت بگیرند. این کار نیاز به زمان دارد و والدین می‌بایست این استمرار در یک روش واحد را رعایت کنند، تا به نتیجه برسند.